لوگوی سیستم یار

سیستم یار

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جلسه هفتم ـ کلمات پرسشی، صفات، قیود، افعال ربطی(Linking Verbs)

کلمات سؤالی (Question Words)

کلمات سؤالی جزء مهمی از مکالمات روزمره زبان انگلیسی را تشکیل می دهند. برای سؤالی کردن جمله در زمان حال ساده، ابتدا به وسیله فعلهای کمکی do و does جمله را سؤالی نموده و سپس کلمه سؤالی مورد نظر را در ابتدای جمله قرار می دهیم.

صفات (Adjectives)

صفت کلمه ای است که اسم را توصیف می‌کند:

دختر زیبا

beautiful girl

ساختمان بلند

tall building

مرد قوی

strong man

خانه قدیمی

old house

صفتی که اسم قبل از خودش را توصیف می کند را صفت نسبی (attributive adjective) می گویند. مثالهای بالا همگی از جمله صفتهای نسبی هستند. یعنی یک ویژگی(زیبایی، بلندی، قدرت، قدمت و…) را به یک اسم نسبت می دهند.

اگر صفت نهاد (subject) جمله را توصیف کند و در واقع گزاره (predicate) جمله باشد، آنرا صفت گزاره‌ای (Predicate Adjective) می نامند.

سارا

زیبا

است.

beautiful.

is

Sarah

نهاد(مسند الیه)

مسند(گزاره)

فعل ربطی

Predicate Adjective

Linking Verb

Subject

افعال ربطی (Linking Verbs) فعلهایی هستند که معمولاً به انجام یک فعل و عمل دلالت نمی کنند؛ بلکه بر روی دادن یک حالت دلالت دارند. مهمترین و پرکابردترین فعل ربطی در زبان انگلیسی فعل to be است که دارای مشتقات am و is و are در زمان حال و was و were در زمان گذشته می باشد.

علاوه بر فعل to be یک سری افعال دیگر هم هستند که بر انجام عمل و کاری دلالت نمی کنند؛ بلکه فقط حالتی را نشان می دهند. البته این دسته از افعال مانند am و is و are و was و were فعل کمکی نیستند و جزء افعال اصلی به شمار می روند و لذا برای سؤالی کردن و منفی کردن، خود نیاز به افعال کمکی (do و does و did) دارند. مهمترین این افعال عبارتند از:

شدن

become

به نظر رسیدن

look

شدن

get

به نظر رسیدن

sound

شدن

turn

مزه دادن

taste

باقی ماندن

remain

بو دادن

smell

به نظر رسیدن

appear

احساس کردن

feel

نکته: پس از تمام افعال ربطی با معانی فوق، صفت قرار می گیرد که به آن «صفت گزاره ای» گفته می شود. به مثالهای زیر توجه کنید:

نهاد (مسند الیه)

مسند (گزاره)

فعل ربطی

Predicate Adjective

Linking Verb

Subject

مِری

زیبا

به نظر می رسد.

beautiful.

looks

Mary

اخبار

جالب

به نظر می رسد.

interesting.

sounds

The news

غذا

خوشمزه

مزه می دهد.

delicious.

tastes

The food

عطر

خوب

بو می دهد.

good.

smells

The perfume

من

خوشحال

هستم.

happy.

feel

I

احمد

چاق

شد.

fat.

became

Ahmad

آقای اسمیت

مریض

شد.

sick.

got

Mr. Smith

پدر و مادرم

پیر

می شوند.

old.

grow

My parents

برگها

زرد

می شوند.

yellow.

turn

The leaves

فقرا

ناامید

باقی ماندند.

hopeless.

remained

The poor

او (خانم)

سرزنده

به نظر می رسد.

vibrant.

appears

She

تذکر: به جز مشتقات فعل to be یعنی am و is و are در زمان حال و was و were در زمان گذشته که خودشان فعل کمکی هستند، بقیه افعال ربطی فوق، فعل اصلی می باشند و برای سوالی کردن و منفی کردن باید از سایر افعال کمکی (do و does و did) استفاده شود.

نکته: کلیه افعال ربطی می توانند به فعل to be تأویل شوند و معنی آنها در اصل با معنی فعل to be یکی است.

Mary is beautiful.

Mary looks beautiful.

The news is interesting.

The news sounds interesting.

The food is delicious.

The food tastes delicious.

The perfume is good.

The perfume smells good.

I am happy.

I feel happy.

The dogs are hungry.

The dogs remain hungry.

قیود(Adverbs)

قید کلمه ای است که فعل را توصیف می کند؛ هنگامی که فعل جمله یک فعل حرکتی (motion verb) باشد، یعنی بر انجام عمل و حرکتی دلالت کند، قیدها می توانند توضیح اضافه تری در مورد فعل بیان نمایند و اصطلاحاً فعل را توصیف کنند.

مادرم با دقت رانندگی می کند.

My mum drives carefully.

من می توانم به راحتی بفهمم.

I can understand easily.

 

Adverb

Adjective

 

Adverb

Adjective

well

good

 

softly

soft

hard

hard

 

carefully

careful

slow/slowly

slow

 

carelessly

careless

fast

fast

 

beautifully

beautiful

late

late

 

usually

usual

early

early

 

generally

general

 

 

 

quickly

quick

 

 

 

permanently

permanent

 

 

 

easily

easy

 

 

 

seriously

serious

⃰   تذکر: کلمه hardly قید حالت (Adverb of manner) نیست؛ بلکه از قیود تکرار و مترادف rarely به معنی «به ندرت» می باشد.

 مثال برای قیود بی قاعده:

My brother drives fast.

BMW is a fast car.  

She sings well.

She is a good singer.

The flight arrived early.

I want an early flight.

 توجه نمایید که هر کلمه ای که به ly ختم می شود قید نیست. مثلاً friendly یعنی «صمیمی» و یک صفت است و یا deadly یعنی «مرگبار» که یک صفت است. پس اگر شناختی از معنی و یا نقش یک کلمه ندارید حتما به دیکشنری مراجعه نمایید.

تصویر ناصر امامی میبدی

ناصر امامی میبدی

کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی
مسلط به زبان انگلیسی و IT
سابقه مدیریت در شرکتهای خصوصی و دولتی

به اشتراک گذاری
تلگرام
واتساپ
ایمیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *